علی عزیزی – بانه، روستای بوالحسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چاپ کاریکاتورهای توهینآمیز در روزنامههای غربی موجی از تأسف و تأثر عمیق را در بین مسلمانان جهان به دنبال داشت.
تئوریسینهای غربی با طرح نظریهها و تئوریهای گوناگون سیاسی، حقوقی... میخواهند چنان وانمود کنند که تنها تمدن غربی توانایی و کارآیی هدایت جهانیان را دارد و مردم تنها زیر سایهی این تمدن میتوانند آرزوها و خواستهای خویش را تحقق بخشند و حرکت به سمتی جز این مسیر را، حرکت به سوی پرتگاه جمود و ایستایی عقلی و علمی میپندارند!
امروزه تمدن غرب به طرح تئوریهای شعارگونهای مانند آزادی، دموکراسی و حقوق بشر مباهات میکند. سخنگویان و قدرتمندان سیاسی این تمدن آستین همت را بالا زدهاند و میخواهند نهادینه کردن این گونه تئوریها را در جهان، در اولویت سیاست خارجی خویش قرار دهند!
اما تاریخ و واقعیت نشان میدهند که این مدعیان، همان استثمارگران و استعمارگران قدیم هستند که امروز قد و قوارهی خویش را تغییر و شکل و شمایلی زیبا و فریبنده بدان دادهاند و میخواهند این بار تحت این عناوین، اهداف شوم گذشته خویش را -حتی بصورت قانونی- دنبال کنند...
در برابر این موج فعالیت نقابدار غربی، در جهان اسلام از نیمهی دوم قرن نوزدهم و نیمهی اول قرن بیستم، رادمردانی همچون سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده، رشید رضا، امام حسن البنا، سیدقطب و... بپا خاستند و خیزشها و جنبشهایی علمی و فکری تشکیل دادند و با دعوتگری و روشنگری خویش، مردم را از واقعیتهای پشت پرده غرب با خبر کردند و با ژرفنگری و آیندهنگری عمیق خویش قرائتی نو از دین ارائه دادند و مردم را به بیداری و هوشیاری هر چه بیشتر فرا خواندند. بیگمان شکلگیری بیداری اسلامی محصول تلاش رادمردانی همچون اینها بود. بیداریای که پیش برد سیاست منفعتطلبانهی غرب را در منطقه به چالش کشاند و مردم را علیه سیاست جنایتکاران و فریبکاران بسیج کرد و غرب را وادار به تجدید نظر در سیاست خویش کرد.
امروزه غرب در برابر این موج بیداری به زانو درآمده و ناچار به بازپسگرفتن تئوریهای خویش حتی در سرزمین خود شده است.
فرانسه به آزادی مباهات میکند، اما حجاب را ممنوع اعلام میکند. اروپا خود را مهد تمدن غرب میداند؛ اما آزاد اندیشانی همانند روژهگارودی را محدود و محکوم به زندان میکند.
آمریکا خود را حامل پرچم حقوق بشر به شمار میآورد، اما سیل کمکهای مالی و نظامی او به صدام برای نابودی ایرانیان، کویتیها و کردها و همچنین به رژیم غاصب صهیونیستی آشکار است. خود را حامی دموکراسی میخوانند، اما مانع برگزاری انتخابات آزاد و مستقل در کشورهای اسلامی میشوند و نتایج انتخابات الجزایر و... را با تانک و توپ زیر پا مینهند! پیروزی حزب حماس را در فلسطین، سرآغاز قطع کمکهای مالی خویش به مردم فلسطین اعلام میدارند و مقاومت ضد اشغالگری را فعالیت تروریستی قلمداد میکنند و خود را نماد دانش و پژوهش میدانند، اما مانع تحقیقات علمی و فعالیت صلحآمیز هستهای در ایران هستند و آن را تهدید به تحریم میکنند. خود را بازوی اجرایی سازمان ملل میدانند، اما سادهترین قانون اساسی این سازمان یعنی احترام به مقدسات دینی را در راستای منافع خویش زیر پا مینهند. از جمله توهین گستردهی نشریات آنها به مقدسات دینی مسلمانان و حمایت و پشتیبانیشان از آنها تحت عنوان آزدی بیان!! اما روز به روز جهانیان بیشتر پی به خیانتها و فریبکاریهای آنان میبرند و صفحات رفتار دوگانه قدرتمندان غربی را در کتاب واقعیت ورق میزنند.
صهیونیستها در طول تاریخ خود، توجه ویژه و اساسیای به تسلط بر رسانههای گروهی از جمله روزنامه نموده و میخواهند از این کانال به شستشوی مغزی جوانان و نوجوانان تحصیلکرده بپردازند و راه رسیدن به اهداف شوم و غیر منطقی و غیر حقوقی خود را کاملاً هموار گردانند.(در سال1869 خاخام راشورون طی یک سخنرانی در شهر پراگ چنین گفت:«وقتی که طلا ستون اصلی تسلط ما بر جهان است، روزنامه باید دومین ستون این سلطه باشد.» اولین کنگره صهیونیستی که به ریاست تئودور هرتزل در سال1897 در شهر بال سوئیس منعقد شد نقطهی تحول مهمی بود؛ چرا که در آن چنین تصمیم گرفتند:«برای برپایی دولت اسرائیل راهی جز سیطره یافتن بر رسانههای عمومی جهان، خصوصاً روزنامهها وجود ندارد...»(1)
از آنجا که بیداری اسلامی عاملی مهم و اساسی برای خنثیسازی نقشههای شوم صهیونیسم در جهان اسلام بویژه در خاورمیانه – آنهم در فلسطین – بشمار میآید، صهیونیستها کینه در دل دارند و میخواهند رفتار و عملکرد قانونی مسلمانان را با رفتار غیر قانونی خود جواب دهند و برآنند که از رفتار خشونتآمیز عدهای مسلمان ناآگاه سوء استفاده کنند.
آنان با جدیت فعالیتهای گسترده و نقابداری را برای تخریب شخصیت گروههای بیدارگر اسلامی و شکستن پایگاه مردمی و قانونی آنان آغاز کردهاند و میخواهند چهرهای وحشتناک و دهشتناک از اسلام را در دل مردم نهادینه کنند.
برای تحقق این امر، برنامهریزیهای کوتاه مدت و دراز مدتی را آغاز کردهاند و از راههای گوناگون مانند سینما، تئاتر، فیلم، روزنامه، عکس، خبر، کاریکاتور، طنز و... استفاده میکنند. در باب موضوع چاپ کاریکاتورهای اهانتآمیز روزنامه دانمارکی و بعداً تکرار آن در مطبوعات برخی دیگر از کشورهای اروپایی، از جمله نروژ، فرانسه، اسپانیا و سوئیس، میتوان به قاطعیت گفت، صهیونیسم در این رفتار موهن دخالت مستقیم داشته و آنان عاملان و طراحان شماره اول پشت پرده این واقعه بودهاند...
سخنان خود را با جملات ذیل به پایان میبرم:
"مجله «شؤون دولیه» که در «کمبریج» منتشر میشود، میگوید: «اسلام دارای الگویی ویژه برای نهضت و نوسازی است و از پیروی و تقلید از الگوی غربی بیزار است. از این روست که غرب دست از سر کشورهای اسلامی بر نمیدارد و همواره در حال بررسی وگسترش نقشههای شوم و سرطانی خود در کشورهای اسلامی است. همچنین مراکز تصمیمگیری جدید در بیشتر مواقع اعلان میدارند که اسلام دشمنی است که جایگزین خطر کمونیسم گردیده است.»
از آنجا که صهیونیسم در واقع «دستاویز»، «پایگاه» و «دلال» غرب در قلب سرزمین ماست، ملاحظه میکنیم که او نیز همان نغمهها را سر میدهد ؛ «ابراهیم بورگ» رئیس سازمان صهیونیسم و معاون سابق حزب کارگران در جشن یکصدمین سالگرد تأسیس نهضت جدید صهیونیسم و در شهر «بازل» در سال 1897 گفته است: «تنها راهی که به وسیله آن میتوانیم در خاورمیانه باقی بمانیم و جلوی امپراتوری بدی که در بنیادگرایی(به تعبیر آنان) اسلامی نمود یافته است، بگیریم، این است که میان همهی نظامهای لائیک در خاورمیانه ائتلاف به وجود آید؛ این نظامها باید به طور یکسان برای برپایی ائتلافی مثبت که از مصر تا کویت، عربستان سعودی، اردن، دولت فلسطین، اسرائیل، لبنان، سوریه و ترکیه امتداد داشته باشد، سخت با یکدیگر همکاری کنند. این کار به خاطر خاورمیانه است تا بتواند در برابر امپراتوری بد بنیادگرایی اسلامی بایستد»"(2)
" «ولتر» دانشمند فرانسوی، در مورد پیامبر اسلام مینویسد: «محمد» بیگمان مردی بزرگ بود و مردانی نیز در دامن فضل و کمال خویش پرورش داد. قانونگذاری خردمند، جهانگشایی توانا، سلطانی دادگستر و پیامبری پرهیزکار بود و بزرگترین انقلاب روی زمین را رقم زد."(3)
پانوشت:
ـــــــــــــــــــــ
1- اختاپوس صهیونیسم، تألیف فؤاد بن سید عبدالرحمان الرفاعی، ترجمه مهندس صلاحالدین عباسی،ص6.
2- چکیدههای اندیشه اسلامی، تألیف دکتر محمد عماره، ترجمه مجیداحمدی،صص113و114.
3- پیامبران به چه کار آمدهاند، تألیف ق. واثقی،ص 65.
نظرات
متأسفانه مسؤولین اصلاح وب چند مقالهای را در سایت میگذارند و برای مدتی به خواب زمستانی میروند و یادشان میرود که گویا سایتی دارند و نیاز به به روز رسانی دارد!!!
بهتر است سایت«اصلاح وب» را تعطیل کنید؛ تا آبروی جماعت دعوت و اصلاح بیش از این نرود. چون خیلی از افراد میترسند در این سایت مقاله بگذارند زیرا از فاششدن اسمشان هراس دارند.